روز های پایانی سال 94

سلام دلیل تازه زندگیم..........

اول و قبل از  هر چیز عذرخواهی من رو به دلیل تآخیر طولانی بپذیر،آخه این روزهای آخر سال درگیر کارهای خانه و آماده شدن برای نوروز و ورود به سال جدید بودیم عزیزم.

یک سال دیگه هم در حال به پایان رسیدن هست و خداروشکر امسال هم در کنار وجود  تو به خوبی و خوشی گذشت،امیدوارم سال جدید هم برای همه پر از شادی و سلامتی باشه و  برای ما هم در کنار تو با خوبی و خوشی سپری بشه عشق زندگی من.

ترم اول کلاس زبان هم در حال به اتمام رسیدن هستش  خداروشکر که این کلاس برات مفید واقع شد هم از لحاظ اینکه واسه خودت دوست پیدا کردی و در محیط اجتماعی همسالان خودت قرار گرفتی و هم تعدادی لغت انگلیسی رو یاد گرفتی،اگر دوست داشته باشی و علاقه نشون بدی واسه ترم بعد هم خواهی رفت،فعلا هیچ اصراری نیست برای رفتن به کلاس زبانت عزیزم  اخه دوست ندارم که زده بشی.

خوب بگذریم، همچنان هر لحظه با رفتارها و حرفهای جدیدت مارو به وجد میاری و چیزهای تازه یاد میگیری،البته نسبت به ماههای قبل روند تغییراتت کمتر شده واینم به دلیل اقتضای سنت هستش عزیزم.

بهترین اتفاق این ماه این بودش که چند روز مامانی اومدن پیشمون و کلی خوشحالمون کردن و واقعا بهمون خوش گذشت،بعد از چند روز جدا کردن شما خیلی سخت بود و کلی گریه کردی و تا چند روز بهانه مامانی رو میگرفتی.

رستای عزیزتر از جان و وجودم:

همیشه آرام باش و اهداف بلند داشته باش.

دنیا را بنگر و ارزش هر ثانیه را بدان.

قبل از هر کاری،به بازتاب آن بیندیش.

در راه هدفهایت،سختی را هل بده و کنار بزن.

و همیشه خوشحال باش،هر روز که بیدار می شوی،به تو فرصت زندگی دوباره داده شده است،آن را زندگی کن،با عشق زندگی کن.