پایان هشت ماهگی
رستای خوشروی من،عزیزم دیروز پانزدهم تیر ماه سالگرد ازدواج من و بابا بود و امروز هفدهم تیر نه ماهگی شما تموم شده و وارد ده ماه شدی وای که چقدر زمان زود میگذره.این عکس مربوط به اولین روز ده ماهگیت هست عزیزم.
این ماه خیلی شیطنت میکنی واسه همین نیاز به مراقبت بیشتری داری،باید حواسم باشه چیزی رو تو دهان نکنی،با رورروکت حرکت میکنی و همه جا میری و دنبالم میای ،وقتی به آشپزخانه میرم تا واست غذا بیارم و از دیدت پنهان میشم گریه میکنی و لی من سریع خودمو بهت نشون میدم،عزیزدلم ،مامان که هیچ وقت تو رو تنهات نمیذاره و دورادور حواسم بهت هست،شیطنتات رو دوست دارم عزیزم.
دختر نازم به دلیل کمبود وقت و مشغله زیادی که دارم نمیتونم هر روز به وبلاگت سر بزنم و مطالب رو وارد کنم ولی یادداشت مربوط به هر روز رو مینویسم تا سر فرصت به وبلاگت منتقل کنم.دوست دارم تمام اتفاقات و کارهای جدیدی رو که انجام میدی توی وبلاگت ثبت بشه تا آینده اونا رو بخونیم و لذت ببریم.