عیدت مبارک عزیزممممممممممم
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
دومین نوروز باستانی و فرا رسیدن سال ١٣٩٣بر تو مبارک دخترم.
رستای من بهارت مبارک
یک سال دیگه با وجود و حضورت به پایان رسید ،همه چیز به سرعت برق و باد گذشت،عزیزم در کنار تو بودن ،به ما زندگی دوباره ای رو هدیه میده،فصل بهار یعنی نو شدن و دوباره زندگی کردن و تو فصل بهاری در زندگی من.
امیدوارم که در این سال نو بتونم جدیدترین کارها رو در جهت پیشرفت و موفقیتت انجام بدم .
از خدا جون می خوام که امسال هفت سینی از سلامت،سعادت،سربلندی،سرور،سرمستی،سبزی و سرزندگی را برایت بچینه عزیزم.ان شاالله.
خوب مامان برات بگه که امسال هم سه چها ر روز از تعطیلات رو برای دیدن فامیل به شیراز و فسارفتیم،روز یکم فروردین که خونه خاله مهسا دعوت بودیم و مامانی و خاله سمیه و خاله مرضیه همه اونجا بودن و همه رو دیدیم ، بعد هم به سمت فسا حرکت کردیم،دو روز بیشتر نموندیم و بابا باید حتما به سر کار میرفت.
روز دوم فروردین هم تولد دختر عموی شما ملینا جون بود که خیلی خوش گذشت،توی تولد نظر همه رو جلب کرده بودی عزیزم و میگفتند که چقدر نازه مثل عروسکه،الهی قربون عروسکم بشم.
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم،از خدای مهربون میخوام که بوسیله این دعا همیشه در هر کجا حافظ و نگهدارت باشه عزیزم.