سیده رستاسیده رستا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

رستای بی همتای من

مسافرت رستا جون

1392/6/27 11:58
نویسنده : مامان
1,097 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیز دلم،چند روز نبودیم و به سفر رفته بودیم و فرصتی پیش نیومد تا به وبلاگت سر بزنم و مطالب و خاطرات رو ثبت کنم با وجودی که توی هتل اینترنت بود و میشد که از طریق گوشی همراه وصل شد ولی گشت و گذار مانع این کار شد ولی الان که برگشتیم کلی حرف واسه گفتن و نوشتن دارم،فصل تابستان و گرمی هوا باعث شد که ما تصمیم بگیریم به مناطقی بریم که تابستان خنک و سردی رو دارن ،تبریز رو انتخاب کردیم خیلی خوش گذشت البته به اردبیل، سرعین، آستارا و کندوان هم رفتیم و از گردنه حیران که مرز ایران و آذربایجان هست رد شدیم و چند تا عکس انداختیم چون مسافت زیادی رو تا تبریز نداشتن،کلی اماکن تفریحی و تاریخی رفتیم و کلی عکس گرفتیم ،اولین بار بود که شما رو سوار قایق کردیم خلاصه این یک هفته رو حسابی گشتیم،ناگفته نماند که یه کوچولو مریض شدی و باعث شد  وزن کم کنی و ما رو خیلی ناراحت کرد اگر چه دندونات هم مزید بر علت بودن و  باعث شد که بد غذا بشی و وزنت پایین بیاد، در عوض تو الان چهار تا دندون داری که میتونی غذارو بهتر و راحت تر بخوری عزیزم .

 

اینجارو داشتی توی اتاق هتل بازی می کردی و ما می خواستیم حاضر شیم که بریم واسه صبحانه.

 

 

اینجا چشمه شورابیل در شهر اردبیل هست که سوار قایق شدی کوچولوی من.

 

اینجا هم توی رستوران در صندلی مخصوص خودت نشستی عزیز دلم،همه داشتن به تو نگاه میکردن میگفتن چه نازه و باهات می خندیدن،هر جا که میرفتیم همه بهت نگاه میکردن باهات حرف میزدن و دست به صورتت میکشیدن آخه واسه اونا هم خیلی جذاب  و دوست داشتنی بودی عزیزم.

اینجا هم به قول دوست بابایی یکی از بهترین رستورانهای تبریز هست که واسه شام رفتیم ،واقعا هم غذاها کیفیت خوبی داشتن و برا شما هم سوپ سفارش دادیم که یه کوچولو بیشتر نخوردی.

این مکان تاریخی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی هست که بابا جون تورو گذاشت روی شونه هاش تا ازت عکس بگیرم.

 

اینجا هم بازار تبریز هستش،این مجسمه های زیبا هم برگرفته از بازارهای قدیم در اینجا ساخته شده.

اینجا هم شاه گلی یا ایل گلی تبریز هست که این عمارت وسط یه حوض بزرگ قرار گرفته و خیلی جای زیبایی هست،اینجا خیلی هوا سرد بود و تو هم دائم جورابات رو بیرون میاوردی جوجوی من،خلاصه اینکه از من اصرار،از تو انکار،آخه پاهات سرد شده بودن عزیزم.

 

اینجا هم کندوان هست  جای فوق العاده قشنگی بود مامان جون، تمام مردم کندوان توی سنگ زندگی میکنن و خونه هاشون سنگی هست خیلی جای با صفا و دنجی بود،ضمنا آب سالمی هم واسه خوردن داشتند و مزایای فراوانی برا کلیه داره،کلی اطلاعات به دست آوردیم رستای جونم.

 

دختر خوشگلم یک عالمه عکس ازت گرفتیم از جاهای مختلف ولی چون فضای مناسبی براشون نیست همه رو چاپ میکنم و توی آلبوم عکسات برات نگه میدارم باشه مامانم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله مهسا
15 شهریور 92 14:59
سفر بخیر عزیز دلم انشاالله همیشه شاد و سلامت باشی