زیارت قبول عزیزدلم

سلام دختر نازم، قبل از هر چیز بابت تاخیر زیادی که این دفعه داشتم و نتونستم به موقع به وبلاگ سر بزنم و مطالب رو یادداشت کنم عذر خواهی میکنم البته دلیل موجهی داشتم که در جای مناسب توضیح میدم،زیارتت قبول باشه مامان جون،این افتخار نصیب ما شد که به واسطه خوش یمن بودن قدم شما و اولین سالگرد تولدت یه زیارت امام رضا دعوت بشیم.

این عکس رو یکی از فیلمبرداران تلویزیون که به منظور تهیه گزارش از حرم امام رضا (ع)اومده بودن از ما گرفتند آخه اون شب شهادت امام محمد باقر (ع)بود.

این چند عکس هم مربوط میشه به رواق امام خمینی که داشتی واسه خودت چهار دست و پا میرفتی و من و بابا هم در حال خواندن زیارت بودیم عزیزم ،هوا خیلی سرد یود مامان جون،ببین خودت رو .........

 قربونت برم عزیزم اینجا هم انگاری داشتی نماز می خوندی ...

 عزیزم خیلی هوا سرد بود و ما حسابی تو رو پوشونده بودیم

 راستی یه اتفاق خیلی جالب هم افتاد، بابا جون در حال زیارت حرم یهو دایی جون من رو میبینه خیلی جالب بود و خدا خواسته بود که توی اون شلوغی همدیگرو ببینند،فردای اون روز دایی  جون ،ما رو به هتل محل اقامت خودشون،هتل هما واسه ناهار دعوت کردند و من تونستم زندایی و دختر داییهام رو ببینم و کلی هم بهمون خوش گذشت،اینم یه خاطره خوب از اولین مسافرتت به مشهد عزیزم. 

اینم عکس رستا جون در هتل همای مشهد.

 جای تفریحی خاصی نرفتیم چون هوا به شدت سرد بود فقط به مرکز خرید الماس شرق رفتیم و از اونجا واست لباس پاییزی خریدیم. لباسهاتم مبارکت باشه عزیزم.

عزیزم گفته بودم که علت تاخیرم رو برات میگم،اول اینکه بعد از بازگشت از مشهد رفتیم بهداشت واسه زدن واکسن البته خدارو شکر درد زیادی نداشت و یه کوچولو بیشتر گریه نکردی اما گوارشت بهم ریخت و دکتر گفت که علتش تماس با دست آلوده هست و درد لثه ها نیز مزید بر علت شده به همین دلیل من این یک هفته رو خواستم که بهت رسیدگی کامل بشه تا هر چه زودتر خوب شی عزیزم ،میل به غذا هم نداشتی  و الان یه کوچولو لاغر شدی.

در ضمن قد و وزنت رو هم اندازه گیری کردیم :قد:78.5   سانت و وزنت 9:800 گرم بود عزیزم  و منحنی رشدت رو به بالا بود خدارو شکر.

کلمه جدیدی رو هم که چند روز هستش داری با اون لب و دهان خوشگلت میگی بدو بدو یا بودا بودا نمیدونم منظورت چیه از گفتن این کلمات عزیزدلم قربونت برم.