سیده رستاسیده رستا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

رستای بی همتای من

پایان سی و چهارمین ماه و سفر به تبریز

1394/5/30 14:25
نویسنده : مامان
632 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

دختری مثل برگ گل زیبا                         و به شیرینی عسل دارم

عطر احساس میدمد در من                     گل سرخی که در بغل دارم

 

 

 روزت مبارک عشق شیرین زندگیم.

 

 

چند روز پیش روز میلاد حضرت معصومه (ع) بود که روز دختر نامگذاری شده،این روز رو بهت تبریک میگم  دخترم.

 

و به همین بهانه...............

 

 

 

 

 

 

سلام سلام عزیزم،واقعا منو بابت تاخیر طولانی ببخش،آخه حدودا دو هفته مسافرت بودیم و مقدور نبود که زودتر از این مطالب رو به روز کنم.

اما کلی بهت خوش گذشت و حسابی بازی کردی.

 

خوب عزیزم ماه قبل یه عالم چیزهای جدیدتر یاد گرفتی، کلی شیرین زبونی میکنی و مثل یه دختر خانم عاقل برخورد میکنی،وقتی تورو صدا میکنم میگی بله مامان،قربون دخترم بشم.

 

تقریبا بیست کلمه رو بلدی بخونی،وقتی روی کاغذ مینویسیم اونارو میخونی،بیرون هم که میریم نوشته های روی مغازه هارو که بلدی میخونی.

 

عاشق یرنامه عمو پورنگ هستی از  اول تا آخرشو میبینی،تهران که بودیم علامت شهرداری تهران رو که دیدی گفتی مامان عمو پورنگ،حتی جمله آسمان آبی زمین پاک حق همه ما بچه هاست رو هم که دیدی گفتی عمو پورنگ،آخه چون توی برنامه عمو پورنگ تمام اینهارو بکار میبرن.

 

 

 

 

 

هر جایی هم که حرف ی رو میبینی میگی مامان چایچشمک

 کتاب هم که برات میخونم کلماتی رو که بلدی از توش پیدا میکنی و میخونی.

 

 

 

قربونت بشم که اینقدر اصطلاحات قشنگ  رو بکار میبری،مثلا گوشی تلفن رو برمیداری و میگی فعلا بیا خونمون،به عروسکت میگی پیشت میمونم،تلفن اسباب بازیتو برمیداری و میگی به مامانی زنگ بزنم بریم بیرون.

 

عروسکاتو به ترتیب میذاری روی زمین و با وسایل پزشکیت معاینشون میکنی و میگی حالش خوب شد،بهشون میگی بیا موهاتو ببندم بریم پارک یا اینکه میگی بیا خوشگل من با هم بریم پارک موتور نیاد،جااااااااااااانم عزیزدلم.

 

قبلا هم گفتم که به کتاب خیلی علاقه داری و  موقع خواب میاری که واست بخونم،در ضمن توی خیابون هم که از کتاب فروشی رد میشیم دستمون و محکم میکشی و مارو به اصرار داخل  میبری و کتاب برمیداری که واست بخریم.

 

 

 

خوووب  عزیزم،علت تاخیر طولانی این بود که ده روز رو رفتیم تهران و  بعدش هم با مامانی و خاله جون رفتیم تبریز،خداروشکر سفر خوبی بود  و خیلی خوش گذشت،این دومین دفعه ای بود که به تبریز میرفتی عزیزم.

 

کلی جاهای دیدنی رفتی :کندوان،خانه مشروطه،ایل گلی،ارگ علیشاه،عصر آهن،لاله پارک و تله کابین و.....

 

 

 

 

 

 

کندوان

 

 

 

 

 

اینجا مرکز خریدهستش که شما میرفتی بین لباسها قایم میشدییییی وروجک من.

 

 

 

 

 

شهر بازی

 

 

 

ایل گلی

 

 

 

 

 

خانه مشروطه تبریز

 

 

 

 

هتل پارس تبریز

 

 

 

 

 

 

 

تکثیر تو در هر لحظه از زندگی ام ،یعنی قشنگترین تکراری که هیچ وقت تکراری نمی شود.

 

 

پسندها (3)

نظرات (1)

مامانی
5 شهریور 94 23:15
ماشالا چقدر نازه این رستا خانم باهوش، خدا حفظش کنه براتون! مرسی عزیزم