خاطره روز تولد
عزیز دلبندم روز تولدت غیر قابل پیش بینی شد و تو یهو تصمیم گرفتی که پا به این دنیا بگذاری از این رو من تصمیم گرفتم این خاطره رو ثبت کنم: ماه آخر بارداری که بودم هر هفته باید واسه چک شدن وزن و ضربان قلب به دکتر مراجعه میکردم خانم دکتر گلشیرازی از یک ماه قبل تاریخ زایمانم رو 29 مهر تعیین کرده بود،دو هفته قبل از این تاریخ که 17 مهر ماه و روز ویزیتم بود به همراه مامانی به بیمارستان نفت رفتیم البته ناگفته نمونه که اون روز من یه کم کمر درد و یکی از علائم زایمان رو هم داشتم که طبق معمول با مراجعه به کتاب فکر کردم چون هفته های آخر رو میگذرونم دچار این عوارض شدم ،خلاصه وقتی دکتر منو دید و معاینه کرد گفت که باید بستری بشی واسه زای...
نویسنده :
مامان
18:41